چهارشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۶
۵ عامل رشد اقتصادی در دولت سیزدهم

استاد دانشگاه علوم و تحقیقات با اشاره به اینکه هیچ‌ شاخصی در اقتصاد، مهم‌تر از رشد اقتصادی نیست، افزود: موضوعی که در شش ماه اخیر در زمینه بهبود شرایط اقتصادی بسیار تاثیرگذار بود، کنترل نرخ ارز است.

رشد اقتصادی به این معناست که جامعه، متعهدانه به پیشرفت در حوزه اقتصاد رسیده است. رشد اقتصادی را در واقع می‌توان در افزایش تولید کالاها و خدمات اقتصادی تعریف کرد که تحت‌تاثیر عوامل مختلفی اتفاق می‌افتد. بر اساس آمار بانک مرکزی در حالی که رشد اقتصادی کشور در سه ماهه اول سال گذشته به ۱.۹ درصد رسیده بود، اقتصاد ایران در سه ماهه اول سال‌جاری توانست در اثر بهبود قابل توجه تولید و رشد کم‌سابقه بخش خدمات، به رشد اقتصادی ۶.۲ درصدی دست یابد.

گزارش بانک مرکزی نشان می‌دهد نرخ رشد گروه خدمات در سه ماهه ابتدایی سال‌جاری ۶.۲ درصد، بخش نفت ۱۶.۵ درصد، گروه صنایع و معادن ۳.۷ و گروه کشاورزی ۲.۲ درصد بوده است، در سمت تقاضا نیز رشد مخارج مصرفی بخش خصوصی از ۶.۴ به ۸.۲ درصد و افزایش تشکیل سرمایه ناخالص از منفی ۱.۴ به مثبت دو درصد و همچنین افزایش صادرات از ۷.۲ به ۹.۴ و کاهش واردات از ۱۴.۶ به ۵.۵ درصد از عوامل رشد ۶.۲ درصدی رشد اقتصادی سه ماه اول امسال عنوان شده است.

در این ‌رابطه با دکتر امیر محمدی‌نژاد، رئیس دانشکده کشاورزی دانشگاه علوم و تحقیقات به گفت‌وگو پرداختیم. وی معتقد است که رشد اقتصادی در تمام جوامع و کشورهای دنیا به ‌عنوان مهم‌ترین فاکتور بهبود شرایط اقتصادی محسوب می‌شود. از نظر محمدی‌نژاد، پنج عامل انضباط مالی دولت، راه‌اندازی درگاه ملی صدور مجوزها، گسترش پایه‌های مالیاتی، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و کنترل نرخ ارز، از مهم‌ترین دلایل رشد اقتصادی در دولت سیزدهم بوده است، مشروح گفتگوی تازه‌های اقتصاد با رئیس دانشکده کشاورزی دانشگاه علوم و تحقیقات را در ادامه می‌خوانید.

رشد اقتصادی کشور در بهار امسال مثبت شد و هشتمین فصل پیاپی رشد مثبت را پشت سر گذاشتیم. تحلیل شما از این روند چیست و چه توصیه‌ای به سیاست‌گذار دارید؟

قبل از پاسخ به سوال شما نیاز است تا درباره رشد توضیحاتی داده شود. رشد به لحاظ بنیادی، منابع و بهره‌وری محور به ‌حساب می‌آید. به این معنا، برای دستیابی به افزایش تولید باید از منابع، انرژی، نیروی کار و سرمایه بیشتری استفاده شود تا تولید رونق بگیرد و رشد اقتصادی به نتیجه برسد.

چنانچه رشد یک کشور صرفاً مبتنی بر منابع باشد، خیلی تداوم نخواهد داشت و در زمان زیادی باقی نمی‌ماند، اما رشد اصلی یا مبتنی بر بهره‌وری و ناشی از تکنولوژی است و یا از کارایی می‌آید. معنای رشد در کشورهای توسعه‌یافته بخش دوم است، زیرا برای رشدی که با همان منابع سال ‌به ‌سال به تولید بیشتری دست پیدا کند، محیط‌زیست را حفظ و کیفیت را بالا ببرد، نمی‌توان پایانی متصور بود.

اما دلیل رشد اقتصادی ایران متعدد است، زیرا در اقتصاد برخلاف علوم مهندسی و فنی، حوزه‌های علوم سیاسی، اجتماعی و سیاسی درهم‌تنیده هستند و نمی‌توان برای آنها مرزی قائل شد، بنابراین رشد دلایل مختلفی دارد و حتی از موانع اجتماعی و اقتصادی هم برخوردار بوده که در غیر اینصورت شاید بالاتر هم می‌رفت. ناترازی یکی از همین موانع به ‌حساب می‌آید که نسبت به سال‌های قبل بهبود پیدا کرده است.

همان‌طور که اشاره شد، دلیل اصلی تورم ناترازی است که در بودجه دولت به آن کسری بودجه گفته می‌شود و در منابع بانک‌ها خلق پول ایجاد می‌کند. انضباط مالی دولت بهتر از قبل شده و تا حدودی کسری‌ها نسبت به سابق شکل مناسب‌تری به خود گرفته است.

دلیل دیگر رشد اقتصادی به اقدامات بنیادی انجام شده ارتباط پیدا می‌کند. یکی از کارهای مثبت در این ‌خصوص راه‌اندازی درگاه ملی صدور مجوزها است که برای کسب‌وکارهای خُرد بسیار تاثیرگذار خواهد بود و گروهی که بحث‌های بوروکراسی، باعث معطل شدن کارشان می‌شد یا حتی به عدم موفقیت می‌انجامید، در نتیجه آن با سرعت بیشتری به هدف دست پیدا خواهند کرد.

کار دیگری که در دولت سیزدهم انجام شد، بحث گسترده‌ کردن پایه‌های مالیاتی بود. نرخ مالیات افزایش نیافت، ولی افراد بیشتری به پرداخت اقدام کردند، این اتفاق در واقع از میزان فرار مالیاتی کسر کرد و بر درآمدهای دولت افزود که در نتیجه آن میزان کسری بودجه کاهش پیدا می‌کند.

حرکت بعدی که این دولت با جسارت آن را به ثمر نشاند و دولت‌های قبلی درباره‌اش احتیاط به خرج می‌دادند، حذف ارز ترجیحی و در نظر گرفتن این نوع از ارز صرفاً برای کالاهای بسیار استراتژیک مانند گندم بود. ارز ترجیحی ریشه بخشی از مشکلات اقتصادی مانند رانت و فسادهای اقتصادی به‌ حساب می‌آمد، زیرا یک‌سری کالاهای خاص وارد می‌شد، در پاره‌ای از موارد حتی در قبال دریافت آن، وارداتی هم انجام نمی‌گرفت و نکته دیگر اینکه قیمت کالاهای وارداتی با قیمت بسیار بالا به متقاضی عرضه می‌شد و شفافیتی در خرید و فروش وجود نداشت.

موضوع بعدی که به ‌خصوص در این شش ماه اخیر بسیار تاثیرگذار بود، کنترل نرخ ارز است. البته این احتمال وجود دارد که از دلایل آن گشایش‌های سیاسی باشد که دولت هم اعلام کرده نفت بیشتری صادر می‌شود و بخش قابل‌توجهی از درآمد آن هم قابل ‌دسترس است، قاعدتاً وقتی درآمدهای ارزی افزایش پیدا کند، نرخ ارز کنترل خواهد شد، البته صحبت از تثبیت نرخ ارز نیست، مسئله مورد بحث نظارتی است که باید بر آن انجام گیرد و این کار هم بدون دخالت باید محقق شود.

وقتی که کنترل نرخ ارز با ثبات همراه می‌شود، این ثبات امکان برنامه‌ریزی را فراهم می‌آورد و در نتیجه آن سرمایه‌گذاری رشد پیدا می‌کند که در بلندمدت با ادامه این روند، رشد تولید و مهار تورم را شاهد خواهیم بود. همان‌طور که در ابتدا مورد اشاره قرار گرفت، دلایل رشد اقتصادی صرفاً اقتصادی نیست، ممکن است بخشی از آن به مسائل سیاسی مرتبط باشد و با دلایل متعددی همراه شود، ولی در کل این موضوع بسیار حائز اهمیت است.

بهبود شاخص‌های اقتصاد کلان چه دستاوردی در بازارها از جمله بازار کار و بازار پولی کشور خواهد داشت؟

هر اندازه رشد اقتصادی بالاتر باشد، نرخ بیکاری کاهش پیدا می‌کند. در واقع راهکارها بر اساس نام امسال که رشد تولید و مهار تورم بوده، مورد توجه قرار گرفته است.

بهترین مولفه برای مهار تورم، تولید است و این تولید زمانی اتفاق می‌افتد که اشتغال بیشتر شود و چرخ بنگاه‌ها با سرعت زیادتری به حرکت در آید. این موارد می‌تواند در بلندمدت رشد اقتصادی بالایی را به نتیجه برساند و به همین شکل تداوم پیدا کند. رشد در علم اقتصاد مهم شمرده می‌شود، ولی مهم‌تر از آن تداوم است، زیرا تشکیل سرمایه ثابت ناخالص را به دنبال می‌آورد و هم‌افزا است و به طور مرتب بر سرعتش می‌افزاید.

رشد اقتصادی در گروه‌های مختلف از جمله کشاورزی، صنعت، خدمات و... متوازن‌تر شده است. این توازن نشانه چیست و چه عوایدی برای اقتصاد به همراه خواهد داشت؟

اصطلاحاً رشد اقتصادی را به یک کیک تشبیه می‌کنند که هرچه بزرگ‌تر شود، سهم خانوارها و افراد از آن بیشتر خواهد شد، حتی در صورتی‌که بحث توسعه درآمدی هم بهبود نیابد، همین بزرگ‌تر شدن سبب می‌شود که همه سهمی از آن به دست آورند.

بر فرض در صورتی ‌که رشد اقتصادی در کشوری ۸ درصد برای بلندمدت باشد، ۹ سال طول می‌کشد تا سرانه تمام افراد جامعه دو برابر شود، بنابراین هیچ‌ شاخصی در اقتصاد مهم‌تر از رشد اقتصادی نیست.

در بخش کالاهای سرمایه‌ای، پس از دوره‌های متمادی رشد منفی، رشد مثبت به ثبت رسیده است. این رشد مشخصاً در بخش تولید کشور چه نتایجی را به همراه خواهد داشت؟

اقتصاد ایران مبتنی بر واردات کالاهای مصرفی یا مواداولیه است که با استفاده از همین کالاهای سرمایه‌ای (کارخانه‌ها، ماشین‌آلات، خطوط تولید) پیش می‌رود و زمانی سرمایه‌گذاری به نتیجه می‌رسد که توسعه محقق شود و با ظرفیت بالاتری فعالیت کند، بنابراین تشکیل سرمایه در حوزه کالاهای واسطه‌ای در پی یک یا دو دوره وقفه و ادامه رشد اقتصادی در حوزه کالاهای صنعتی با سرعت بیشتر به رشد اقتصادی اولیه بازمی‌گردد، زیرا کشوری که فاقد این رشد اقتصادی باشد، توانایی پس‌انداز و یا سرمایه‌گذاری را نخواهد داشت، بنابراین از رشد در تمام جوامع و کشورهای دنیا به ‌عنوان مهم‌ترین فاکتور بهبود شرایط اقتصادی یاد می‌شود.

به نسبت بهار سال ۱۴۰۱ که رشد اقتصادی نامتوازن و تورم بالا داشتیم، بهار ۱۴۰۲ به سمت رشد اقتصادی متوازن و تثبیت بازار ارز حرکت کردیم. این تحولات چه نتایجی را در کنترل تورم به همراه خواهد داشت؟

دلایل متعددی به تورم می‌انجامد و علت اصلی آن ناترازی است که از انواع مختلفی مانند ناترازی ارزی، بودجه دولت، بانک‌ها و انرژی تشکیل شده است. زمانی که درآمدهای دولت زیادتر می‌شود نرخ ارز قابل‌کنترل است، زیرا وقتی منابع ارزی به‌ اندازه کافی در اختیار دولت قرار داشته باشد، قیمت ارز کنترل می‌شود که در این وضعیت قیمت واردات کالاها، مواد اولیه، کالاهای سرمایه‌ای و ... هم کنترل و پیش‌بینی‌پذیر می‌شود.

قیمت ارز را نباید به‌ اجبار پایین نگه داشت، این کار بسیار اشتباه است، زیرا از میزان صادرات می‌کاهد و به واردات دامن می‌زند، در بلندمدت هم منابع ارزی از دست خواهد رفت. اما کنترل نرخ ارز و دور نگه داشتن آن از نوسانات باعث می‌شود که سرمایه‌گذار، سهام‌دار یا پس‌اندازکننده، توانایی تصمیم درست برای آینده را داشته باشد.

طبق اعلام بانک مرکزی، با تحولات اقتصاد کلان و رشد مثبت اقتصادی، اقتصاد ایران در حال بازگشت به روندهای بلندمدت خود است. نظر شما در اینباره چیست و فکر می‌کنید که سیاست‌گذار برای حفظ شرایط رشد مثبت، باید چه قدم‌هایی را بردارد؟

دولت در کشور ما به دلیل درآمدهای نفتی نقش محوری دارد و نکته در اینجاست که بخش خصوصی بزرگ در کنار دولت بزرگ شکل نخواهد گرفت، زیرا با یکدیگر تضاد منافع پیدا می‌کنند.

بهترین کار سیاست‌گذار در چنین شرایطی این است که به ‌عنوان قیمت‌گذار وارد کار نشود، این اشتباه در سال‌های گذشته هم اتفاق افتاد. چنانچه به دنبال کنترل قیمت باشیم، باید از طریق افزایش تولید و عرضه ورود پیدا کرد. خارج‌ کردن یک‌سری کالاها از بورس کالا سبب می‌شود، اتفاقات سال‌های ۹۸ یا ۹۹ تکرار شود. به این شکل که شفافیت از بین برود، رانت حاصل از دونرخی به وجود آید و مشکلات ناشی از فساد دوباره متولد شود.

مهم‌ترین حرکتی که باید مورد توجه قرار گیرد، حمایت از تولید است، این کار قیمت‌ها را به‌ خودی ‌خود کنترل می‌کند. علاوه بر این مسئله، همواره مطرح شده که رابطه معکوسی بین تورم و میزان استقلال بانک مرکزی وجود دارد، بنابراین به هر اندازه که بانک مرکزی از استقلال برخوردار باشد و توانایی تصمیم‌گیری به دست آورد، تورم مهار می‌شود و ثبات به وجود می‌آید، ثبات هم باعث افزایش رشد تولید خواهد شد.

مسئله دیگر توسعه روابط سیاسی با کشورهای همسایه، دوست و حتی غیر دوست است. یکی از مولفه‌های توسعه در دنیا روابط بین‌الملل قوی است که فقط بحث درآمد ارزی و صادرات نیست، زیرا در اینصورت اساتید و دانشجویان هم می‌توانند خود را با دیگر کشورها مقایسه کنند و دسترسی به بازارهای بین‌المللی نکته بعدی این توسعه است. بحث انتقال تکنولوژی و دانش فنی هم از جمله مسائلی است که در غیر اینصورت منتقل نخواهد شد، همان بحث ابتدایی بهره‌وری است که نبود آن به عدم تداوم رشد اقتصادی می‌انجامد، بنابراین به هر شکلی باید روابط سیاسی در تمام ابعاد آن حتی‌المقدور توسعه پیدا کند.

پیشنهاد دیگر هم این است که توسعه و رشد در تمام دنیا مبتنی بر منابع نیست، بلکه بهره‌وری محور در نظر گرفته می‌شود، در ایران هم گفته می‌شود ۱۴ هزار شرکت دانش‌بنیان وجود دارد، اما از طرف دیگر نرخ رشد بهره‌وری به مدت ۱۰ سال منفی شده که نشان می‌دهد شرکت‌های دانش‌بنیان ممکن است خیلی خوب به دانش روز دنیا دسترسی پیدا کرده باشند، اما باید تجاری‌سازی شوند و این امر انتقال پیدا کند. حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان، تجاری‌سازی، ارتباط با دنیا و کمک‌گرفتن از شرکت‌هایی که در خارج از کشور هستند به توسعه یا رشد اقتصادی در بلندمدت کمک خواهد کرد.

آمارها نشان می‌دهد که رشد اقتصادی در فصل تابستان نیز مثبت خواهد بود و به‌زودی آمارهای نهمین فصل پیاپی رشد مثبت را نیز خواهیم داشت. فکر می‌کنید چه تحولاتی در اقتصاد ایران رقم بخورد؟

هر اندازه که رشد اقتصادی بالاتر برود، حتی در صورتی ‌که بحث توزیع درآمد هم بهبود پیدا نکند، اما رفاه مردم بیشتر خواهد شد. در ابتدا توضیح داده شد که رشد اقتصادی به کیکی شباهت دارد که با بزرگ ‌شدن آن سهم همه بیشتر می‌شود. این اتفاق با رشد اقتصادی مداوم روی خواهد داد که تداوم هم منوط به ثبات است و ثبات با ایجاد اطمینان به وجود می‌آید.

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha